شب قدر
شنبه, ۰۵ مرداد ۱۳۹۲۱۳:۰۵۶۹
طبقه بندی:
  • آخرین اخبار
  • کاربران
چچ
شب قدر

شب قدر

سئل عن الصادق (ع)
 
"کیف تکون لیله القدر خیرا من الف شهر؟… قال: العمل الصالح فیها خیر من الف شهر لیس فیها لیله القدر"
 
چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟… حضرت فرمود: کا

سئل عن الصادق (ع)

 

"کیف تکون لیله القدر خیرا من الف شهر؟… قال: العمل الصالح فیها خیر من الف شهر لیس فیها لیله القدر"

 

چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟… حضرت فرمود: کار نیک در آن شب، از کار در هزار ماه که در آنها شب قدر نباشد بهتر است.                 ( وسائل الشیعه ج هفت )

 

 

مقام معظم رهبری "دامت برکاته"

 

" ناگهان در شب نوزدهم ماه رمضان، در مسجد کوفه دیدند صدای آن بزرگوار بلند شد که (فزت و رب الکعبه). دست جنایت در تاریکی شب، امیرالمومنین را هدف قرار داد. کسی در روز جرات نمی کرد در مقابل علی (ع) ظاهر شودی یا بخواهد با او نبرد کند. کی بود که بتواند به امیرالمومنین در روز روشن سوء قصد کند؟ در شب، آن هم در حال نماز. امیرالمومنین در محراب عبادت، مردم صدای هاتف را شنیدند که خبر از حادثه عظیم دریاره امیرالمومنین می داد. رفتند طرف مسجد با پیکر خون آلود ایشان مواجه شدند"

 

 

فزت و رب الکعبه

بعد از جنگ نهروان و سرکوب خوارج، برخی از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادی، برک بن عبدالله تمیمی و عمر بن برک تمیمی در یکی از شبها گرد هم آمدند و اوضاع آنروز و خونریزی ها و جنگهای داخلی را بررسی کردند و از نهروان و کشتگان خود یاد کردند. و سرانجام به این نتیجه رسیدند که باعث این خونریزی و برادرکشی، حضرت علی(ع)-معاویه و عمروعاص است. و اگراین سه نفر از میان برداشته شوند، مسلمانان تکلیف خود را خواهند دانست. سپس با هم پیمان بستند که هر یک ازآنان متعهد به کشتن یکی از این سه نفر شود. ابن ملجم مرادی متعهد به قتل امیرالمومنین شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد کوفه نشستند. آن شب حضرت علی(ع) در خانه دخترشان مهمان بودند و از واقعه صبح باخبر بودند. وقتی موضوع را با دخترش در میان نهاد، ام کلثوم گفت: فردا جعده را به مسجد بفرستید. حضرت فرمودند: از قضای الهی نمیتوان گریخت. آنگاه کمربند خود را محکم بست و درحالیکه این دو بیت را زمزمه می کرد، عازم مسجد شد. "کمر خود را برای مرگ محکم ببند… زیرا مرگ تو را ملاقات خواهد کرد و از مرگ آنگاه که به سرای تو درآید… جزع  و فریاد مکن ابن ملجم" در حالیکه حضرت علی (ع) در سجده بودند، ضربتی بر فرق مبارک آن حضرت وارد ساخت. خون از سر حضرتش در محراب جاری شد و محاسنش را رنگین کرد.

در اینحال آن حضرت فرمود: فزت و رب الکعبه... به خدای کعبه رستگار شدم. سپس آیه پنجاه و پنج سوره طه را تلاوت فرمودند. ( شما را از خاک آفریدیم و در آن بازتان میگردانیم. و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم.) حضرت علی (ع) در واپسین لحظات زندگی نیز به فکر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان، بستگان و تمام مسلمانان چنین میفرمودند: شما را به پرهیزگاری سفارش میکنم. و به اینکه کارهای خود را منظم کنید. و اینکه همواره در فکر اصلاح بین مسلمانان باشید. یتیمان را فراموش نکنید. حقوق همسایگان را مراعات کنید. قرآن را برنامه عملی خود قرار دهید. نماز را بسیار گرامی بدارید که ستون دین شماست.

حضرت علی (ع) در بیست و یک ماه رمضان به شهادت رسید و در نجف اشرف به خاک سپرده شد ومزارش میعادگاه عاشقان حق و حقیقت است.

آدرس کوتاه شده: